به گزارش مجله خبری نگار، شهرت «شیرسنگی» حرف امروز و دیروز نیست، چه اینکه کهنترین شیرهای سنگی در دوران صفویه تراشیده و بعد هم بالای گوری برقرار شدهاند. شوربختانه اینکه غارت و سرقت این نمادها و نشانههای فرهنگی هم حرف دیروز و امروز نیست و دستکم ۳۰ سال است که هرازچندی خبر میرسد سر و یال یا خود تندیس «بَردِشیر»ها به یغما رفته است.
اصل و خاستگاه شیرهای سنگی معروف ایل بختیاری که امروزه بیشتر نماد فرهنگی همین ایل به حساب میآیند، مجسمههایی است که در گذشته توسط سنگتراشها بهخصوص در مناطق بختیاری در استان چهارمحال و بختیاری، استان خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، غرب اصفهان و استان لرستان به شکل شیر تراشیده میشدند. شیرهای سنگی نشانه شجاعت، دلاوری و ویژگیهایی مثل مهارت در شکار و تیراندازی، در جنگ و در سوارکاری بودند.
بعد از ساخت هم آن را بالای قبر دلاوری که به هر دلیل از دارِ دنیا رفته بود قرار میدادند تا یاد و خاطرهاش را گرامی بدارند. البته اندازه شیرهای سنگی روی قبرها بستگی داشت به جایگاه متوفی نزد بازماندگانش؛ بنابراین همه قبرها، شیر یک اندازه و بزرگ نداشتند. نحوه قرار گرفتن مجسمهها روی قبر هم حساب و کتاب داشت.
یعنی انتهای دست و پای شیر معمولاً روی سطحی سنگی گذاشته میشد و میشود تا با مدفون کردن پایه سنگی اصلی زیر خاک، شیر سرپا بماند. شیوه تراش شیرهای سنگی هم در قبایل مختلف بختیاری با هم فرق دارد و بسته به رسم و رسوم روی آنها نقش شمشیر، خنجر یا گرز حک میشده است.
خیلی نیاز به توضیح و تفسیر ندارد اصولاً شیرها به خاطر خصوصیاتی که دارند در فرهنگ ملتهای مختلف، جایگاه مخصوص به خودشان را دارند و با معانی نمادینی، چون شجاعت، پیروزی، قدرت، دلاوری، نجابت و دارا بودن نیروی فوق انسانی در ادبیات و هنر و... در ملتهای جهان دیده میشوند. در ایران خودمان هم در نقوش تخت جمشید، جامها، الواح ساسانی و قالیهای شکارگاهی، همهجا شیر در جدال با دلاوران دیده میشود.
در میان مردم بختیاری هم شیر نماد شجاعت است. نماد شیر علاوه بر این تندیسها، در قالی و گلیم و گبههایی که بختیاریها میبافند دیده میشود.
ماجرای تازه از این قرار است که پای شیرهای سنگی ایرانی گویا به کشورهای حوزه خلیج فارس باز شده و سرِ چندتاییشان هم از خانههای اشرافی تهران سردرآوردهاند! ممکن است در نگاه اول به این خبر با خودتان بگویید: «خب مگر چه اشکالی دارد که از آن همه شیر سنگی ایستاده بر گورهای بختیاری چندتایش را به کشورهای عربی صادر کنیم و چندتایی دیگر را هم بفروشیم به اشراف تهرانی تا هم آنها را با میراث فرهنگی کشورمان آشنا کنیم و هم کارآفرینی و درآمدزایی کرده باشیم!» دیروز «ایلنا» از قول یک باستانشناس (جعفر مهرکیان) که مسئولیت مستندنگاری شیرهای سنگی منطقه ایذه و خوزستان را برعهده داشته و پژوهشهای زیادی هم در این حوزه کرده است، نوشت: «شیرهای سنگی بختیاری گورستانهای ایذه نهتنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس قاچاق که در خانههای اشرافی تهران نیز برای تزئین منازل استفاده میشوند».
«مهرکیان» به این نکته هم اشاره کرده بود که اگرچه قدمت خیلی از شیرهای سنگی درنهایت به دوران صفویه برمیگردد، اما منشأ ساخت این شیرها بسیار قدیمیتر و به دوره اشکانیان و حتی پیشتر از آن یعنی مادها برمیگردد.
قدیمیترین شیر در میان شیرهای سنگی ایرانی تندیس شیری است که در همدان یافت شده و بررسیها نشان میدهد مربوط به دوره سلوکی است. هرچند برخی دیگر از کارشناسان آن را مربوط به زمان حضور اسکندر در ایران میدانند.
«مهرکیان» با ابراز تأسف از اینکه نگهبانی برای حفاظت از شیرهای سنگی خوزستان وجود ندارد و همین موجب به غارت رفتن آنها شده، گفته است: «هر شیر سنگی بیانگر رویدادهای تاریخی منطقه بختیاری است. ما پیش از این سه شیر سنگی را در حوزه دریاچه سد کارون۳ نجاتبخشی کردیم... درست زمانی که یکسال بیشتر به آبگیری این سد نمانده بود، شیرهای سنگی این منطقه را با قایق منتقل کردیم... ولی واقعاً از این اقدام پشیمانم... کاش اجازه میدادم شیرهای سنگی آن منطقه زیر آب سد بروند تا لااقل نسلهای آینده چند عدد از شیرهای سنگی بختیاری را زیر آب داشته باشند!»
مثل هر اثر باستانی و فرهنگی دیگر، متأسفانه کم لطفی به شیرهای سنگی هم پیشینهای برای خودش دارد.
«مهرکیان» معتقد است از دهه۸۰ خرید و فروش این شیرها باب شده است. شما هم اگر در اینترنت جستوجو کنید دستکم اخباری مربوط به ۱۳سال پیش را میبینید که در آن گلایه از بیتوجهی به این آثار فرهنگی و قاچاق و خرید و فروششان دیده میشود.
مثلاً «همشهری» در آبان سال۱۳۹۰ و زمانی که هنوز شیرهای سنگی ثبت ملی نشدهاند در گزارشی مینویسد: «وضعیت شیرهای سنگی گورستان قدیمی شهر «گهرو» در جاده چهارمحال و بختیاری به خوزستان مثال مشهودی از وضعیت اسفناک بردشیرهای بختیاری است.
پیشتر عملیات تعریض خیابان مجاور به گورستان، احداث جاده خوزستان و ساماندهی امامزاده جعفر، شماری از شیرهای سنگی این ناحیه را زخمی، شکسته و نابود کرده بود و اکنون این گورستان قرار است در طرح توسعه شهر گهرو به فضای سبز تبدیل شود.
به گفته اهالی این منطقه تعدادی از شیرهای سنگی بر اثر ایجاد انفجار معدنچیها در کوهی در مجاور گورستان شکسته و نابود شدند، تعدادی از آنها شبانه به سرقت رفتند و شماری نیز از ناحیه پا با ضربه تیشه خرد و نقش بر زمین شدند؛ چراکه مردم عادی گمان میکردند در پاهای شیرها گنج پنهان شده است.
در حال حاضر برخی از قسمتهای محوطه این گورستان بهمنظور ایجاد گذرگاه، سنگفرش شده و اطراف آن بر اثر تعریض خیابان محدود شده است. شیرهای سنگی شکسته شده در این محدوده گواه تأثیرات سوء این تغییرات ناگهانی و نبود آگاهی کافی در مورد حفظ شیرهای سنگی در این گورستان است».
«مهرکیان» آخر حرفهایش به ایلنا گفته بود: «معروفترین گورستان پر از شیرهای سنگی گورستان یا آرامستان «شهسوار» است که با پیگیریهای من در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.
حتی بر برخی از شیرهای سنگی این گورستان نشانهگذاری انجام شد و تک تک این شیرها توسط دکتر نوروزی که آن زمان دانشجو بود مستندنگاری شدند و برای آنها فیش تهیه شد؛ بنابراین میتوان تکتک شیرهای سنگی که سرقت یا قاچاق شده است را ردگیری کرد». پیشنهاد این کارشناس برای ردگیری آثار به سرقت رفته یا قاچاق شده بد نیست. حداقل میشود در ایران رد بسیاری از شیرها را زد. اما در مجموع برای این معضل مسئولان باید به جز ثبت ملی آثار، تدابیر دیگری را هم بیندیشند تا فردا مجبور نباشیم دنبال شیرهای سنگی، همه سوراخ سنبههای داخلی و کشورهای دیگر و موزههایشان را بگردیم.
منبع: قدس